معرفی و دانلود کتاب هزار گره | مریم فردوسی | انتشارات نیستان

خیره می‌شود به نقش پرنده سیاه که تو متن زرد گبه بافته شده. لب‌هایش تکان می‌خورد اما صدایش درنمی‌آید. دستم را آرام از دستش درمی‌آورم. می‌خواهم از رو کاناپه بلند شوم. نمی‌توانم. می‌خواهم زودتر از اینجا بروم. دور شوم. دستش را می‌کشد رو شلوارش. مثل کسی که دستش را با وسواس پاک می‌کند. عرق از پیشانیش راه افتاده. میان ابروهایش و کنار گوش‌هایش نشسته و همین طور پایین می‌رود و تو ریش‌هایش گم می‌شود. نمی‌خواهم نگاهش کنم اما نمی‌شود. نگاهم مات و خیره رویش مانده. راست نشسته‌ام روی کاناپه و به او از بالا نگاه می‌کنم. آرنج‌هایش را گذاشته رو زانوهایش. خم شده به جلو و سرش پایین است و من نصف موهایش را می‌بینم. نصف صورتش را. پیشانی تخت. ابروهای صاف و بلند کم پشت. چشم درشت با مژه‌های مشکی رو به پایین. بینی کشیده. سبیل و ریشهای مشکی با خط مشخص تیغ. لب هایی که انگار به چانه‌اش دوخته شده‌اند. سفت و سخت. تو این پنج سال هیچ وقت نشده این قدر از نزدیک نگاهش کنم. نگاهم می‌سُرَد رو صورتش و نصفش را دوباره می‌بینم. فقط نصفش را می‌بینم. نصف موهایش. نصف صورتش. پیشانی. چشم. ابرو. بینی. گونه. لب. چانه. نگاهم می‌ماسد روی صورتش. دیگر دلم نمی‌خواهد بروم پیش رمال و فال بین. تا دوستم داشته باشد. تا… دیگر چیزی نیست که بخواهم از آن سردربیاورم. کاش برود. یکهو تکان می‌خورد. تند می‌ایستد. می‌رود دم در و دسته‌ی ساک را می‌گیرد تو مشتش. سوییچ را از جیبش در می‌آورد و می‌گذارد روی جاکفشی.

چندین داستان کوتاه با مضامین اجتماعی در کتاب هزار گره گنجانده شده‌اند که اغلب آن‌ها به موضوع دفاع مقدس، رخدادها و پیامدهای آن اشاره دارند. مریم فردوسی در این مجموعه داستان از زبان و نگاه ظریف زنانه بهره گرفته و طیف متنوعی از موضوعات را به‌عنوان خمیرمایه‌ی اصلی داستان‌هایش برگزیده. داستان‌های یازده‌گانه‌ی این کتاب شما را با دیدگاه نسل کنونی نسبت به جنگ تحمیلی آشنا می‌کنند. کتاب پیش‌رو در سال 1393، جایزه‌ی کتاب سال دفاع مقدس را از آن خود کرده است.

درباره‌ی کتاب هزار گره

پیش‌تر گفتیم که بخش عمده‌ای از مضامین این اثر حول محور دفاع مقدس و موضوعات مربوط به آن می‌چرخند اما سه داستان آن نیز به مسائل دیگری اشاره دارند. به‌طور مثال، در سومین داستان کتاب هزار گره با زنی آشنا می‌شوید که برای پایان دادن به بی‌مهری‌های همسرش و جلب کردن توجه او به خودش، به سراغ طلسم و دعانویسی می‌رود. در واقع، دوستش، «شادی» برای این کار به کمکش می‌آید تا هر طور شده مهر این زن به دل شوهرش بنشیند. بااین‌وجود، اتفاقاتی که در ادامه‌ی ماجراها می‌افتند، به‌جای اینکه رضایت زن را به دنبال داشته باشند، بیشتر موجب ترس و نگرانی او می‌شوند!

مطالعه‌ی این مجموعه‌ی داستان کوتاه نه‌تنها برای مشتاقان ادبیات معاصر فارسی سرگرم‌کننده و لذت‌بخش خواهد بود، بلکه به پژوهشگران حوزه‌ی ادبیات، به‌ویژه در زمینه‌ی دفاع مقدس، کمک می‌کند تا با تحولاتی که این بخش از ادبیات در سال‌های اخیر به خود دیده، بیشتر آشنا شوند. اثر حاضر کتابی است کم‌حجم با داستان‌های کوتاه که مطالعه‌ی هر کدام از آن‌ها زمان زیادی از شما نمی‌گیرد اما حقایقی از زندگی را در برابرتان مجسم می‌کند که معمولاً تا این حد بی‌پرده نمی‌توان با آن‌ها روبه‌رو شد. کتاب هزار گره به همت نشر نیستان منتشر شده و به دوستداران داستان‌های کوتاه فارسی ارائه شده است.

جوایز و افتخارات کتاب هزار گره

  • برگزیده‌شده به‌عنوان کتاب سال دفاع مقدس در بخش داستان‌های کوتاه (1393)
  • معرفی‌شده به‌عنوان اثر شایسته‌ی قدردانی در هفتمین دوره‌ی جایزه‌ی گام اول
  • معرفی‌شده به‌عنوان کتاب شایسته‌ی تقدیر در ششمین دوره‌ی جایزه‌ی ادبی پروین اعتصامی

کتاب هزار گره برای چه کسانی مناسب است؟

اگر از مخاطبان داستان‌های کوتاه معاصر هستید و به ادبیات دفاع مقدس و آثار این حوزه علاقه دارید، خواندن کتاب هزار گره را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب هزار گره می‌خوانیم

یکی از مشخصه‌های بارز کتاب حاضر که بر زیبایی آن نیز افزوده، به مهارت نویسنده برای انتخاب راوی داستان‌ها برمی‌گردد.‌ به‌طور کلی راوی‌هایی که مریم فردوسی برای داستان‌های خود برگزیده دختران و زنانی هستند که به‌نحوی زندگی‌شان با موضوع اصلی داستان‌ها گره خورده. لحن و دیدگاه خاص این راوی‌ها موجب شده تا حالت کلی داستان‌ها نوعی فضای لطیف زنانه را به مخاطب القا کنند. نویسنده برای نگارش تمامی داستان‌های این اثر از تخیل خود کمک گرفته اما معتقد است موقعیت زمانی و مکانی آثار او ریشه در واقعیت‌ها دارند.

مجموعه‌ای از یازده داستان کوتاه، با مضامین اجتماعی که هفت مورد از آن‌ها کاملاً در زمره‌ی ادبیات دفاع مقدس قرار می‌گیرند، محتوای کتاب هزار گره را تشکیل می‌دهند. مریم فردوسی در این مجموعه داستان کوتاه سعی داشته تا جنگ تحمیلی و پیامدهای آن را از نگاه خانواده‌ی جانبازان و شهدا، همچنین از دیدگاه نسل امروز ترسیم کند.

مکث می‌کند.

در داستان دوم کتاب هزار گره، ماجراها از زبان کودکی روایت می‌شود که پدرش از جانبازان جنگ هشت‌ساله است و اکنون زمین‌گیر شده. کلمه‌بازی تنها سرگرمی دونفره‌ای این پدر و دختر است. وقتی مادر خانه را ترک می‌کند، دخترک و پدرش بازی خود را شروع می‌کنند و تا برگشتن مادر به خانه آن را ادامه می‌دهند. قانون بازی این است که هر دو طرف باید کلماتی را به زبان بیاورند که با یک حرف خاص شروع شده باشند. در این بین، کلماتی که پدر به زبان می‌آورد، درخور توجه است. کلماتی مثل خشاب، خسته و هُوَ که سیمایی کلی از سرگذشت پدر و روزهای تاریک و روشن زندگی‌اش را به مخاطبان نشان می‌دهند.

معرفی کتاب هزار گره

«چیزی که به تو مربوط است یک آپارتمان چهل متری است که حوالی محل سابق خودتان برایت خریده نه به خاطر مهر و…»

داستانک‌هایی که در کتاب هزار گره می‌خوانید همگی در طی سال‌های 1387 تا 1390 و در محیطی کارگاهی نوشته شده‌اند. نویسنده که در آن زمان مشغول یادگیری اصول داستان‌نویسی در یکی از کارگاه‌های آموزشی دانشگاه تهران بوده، نگارش داستان‌های این مجموعه را آغاز می‌کند. اثر حاضر نخستین کتاب داستانی نویسنده‌ی خود به حساب می‌آید.

با نگاهی به داستان‌های کوتاه این اثر درمی‌یابید که مریم فردوسی هم در شخصیت‌پردازی و هم در ساخت و پرداخت ساختار اصلی داستان‌ها، از تکرار و کلیشه دوری کرده و کوشیده تا موضوعات، شخصیت‌ها و فضاهای متنوعی را در داستان‌های خود به نمایش بگذارد. خواندن کتاب هزار گره شما را با نویسنده‌ای جسور روبه‌رو می‌کند که سعی داشته انواع مضامین و شخصیت‌های متنوع را به کار بگیرد و فضاهای مختلفی را در داستان‌های خود به مخاطبان عرضه کند. بااین‌وجود، ویژگی‌های مشترکی میان این داستان‌ها وجود دارد که موجب شباهت آن‌ها می‌شود. یک مورد از آن‌ها همان زن بودن راوی‌هاست که در سطور بالا به آن اشاره کردیم. مورد دیگر هم به جنبه‌ی اجتماعی داستان‌ها برمی‌گردد. حتی در برخی از داستانک‌ها که فضای نسبتاً خلوتی دارند و در آن‌ها از تعدد شخصیت‌ها خبری نیست، بازهم اشاره‌ای هرچند کوچک به جامعه دیده می‌شود.

قرق

کلمه بازی

چشم‌های پر از خاکِ نازنین

ستاره‌ی من

قدمگاه

هزار گره

خون‌بها

باور کن افسانه نیست!

چند تا گوسفند به اضافه‌ی یک

ستاره‌ی خاموش

بشمار یک… بشمار دو


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%DA%AF%D8%B1%D9%87/book/75512

در نخستین داستان این اثر که رنگ‌و‌بوی عاشقانه‌‌ی آن نیز قابل‌توجه است با بانویی آشنا می‌شوید که در حال مرور کردن خاطراتی از همسر رزمنده‌‌ی خودش است. این راوی از لبخند دلنشینی برایتان می‌گوید که در طول هجده سال زندگی با همسرش، مایه‌ی تسلی و امید او بوده؛ حتی زمانی که حملات عصبی ناشی از جنگ همسرش را آزرده می‌ساخته. بااین‌حال، اتفاقی در زندگی راوی و همسر جانبازش رخ می‌دهد که باعث می‌شود این بانو نگاه تازه‌ای نسبت به خنده‌ها و لبخندهای شوهرش داشته باشد.

«‌به باقری سپردم خانه‌ها و ماشین و بقیه چیزها را بفروشد. باید حق…»

«برای اینکه دوباره نخوری به پُست آدم‌هایی مثل من..»

فهرست مطالب کتاب

ساکت می‌شود.