دانشجویان و پژوهشگران رشتهی علوم سیاسی و علاقهمندان حوزهی تاریخ سیاسی، مخاطبان اصلی کتاب هزیمت یا شکست رسوای آمریکا در ایران به شمار میآیند.
در بخشی از کتاب هزیمت یا شکست رسوای آمریکا در ایران میخوانیم
در کتاب هزیمت یا شکست رسوای آمریکا در ایران، استدلالهای دو تن از نویسندگان متعصب آمریکایی را میخوانید که برای توجیه ناکامی سیاستهای آمریکا در مقابل حکومت ایران بیان شدهاند. مایکل لدین و آرتور لوئیس در این کتاب حوزهی علوم سیاسی، در تلاش بودهاند تا ضعف سیاسی کارتر را در مقابله با حکومت جمهوری اسلامی مورد تحلیل و بررسی قرار بدهند.
دربارهی کتاب هزیمت یا شکست رسوای آمریکا در ایران
سمیعی گیلانی در سراسر کتاب سعی کرده لحن و گفتار خاص نویسندگان را مطابق با متن اصلی، به ترجمهی فارسی کتاب نیز منتقل کند. مترجم قصد داشته به این شکل، مخاطبان را مستقیماً با بیان و سخنان مایکل له دین و ویلیام لوییس مواجهه کند. البته همینجا لازم است یک نکته را یادآوری کنیم. نسخهی اصلی کتاب به زبان انگلیسی بوده که برای اولین بار در سال 1980 به چاپ رسیده و در سال 1981 نیز فوراً تجدید چاپ شده. بااینحال، مترجم نسخهی فرانسوی آن را که در سال 1981 منتشر شده بود، برای ترجمه برگزیده و ملاک کار خود قرار داده است.
روابط خصمانهای که امروزه میان دولت ایران و ایالات متحده برقرار است، یکی از پیامدهای انقلاب اسلامی سال 1357 به شمار میآید. عدم وابستگی به غرب و جلوگیری از دخالتهای دولت آمریکا در تصمیمات سیاسی ایران، دو مورد از اهداف ایرانیان برای برپایی انقلاب اسلامی محسوب میشدند که با روی کار آمدن حکومت جمهوری اسلامی به وقوع پیوستند. باایناوصاف، بدیهی است که دولت آمریکا از اساس با انقلاب 57 مخالف باشد. در این بین، برخی از نویسندگان آمریکایی تلاش کردهاند تا مخالفت خود را با نظام جمهوری اسلامی، در آثار خود آشکارا بیان کنند. کتاب هزیمت یا شکست رسوای آمریکا در ایران (Debacle: The American Failure in Iran) یک نمونه از چنین آثاری است که با قلم مایکل لدین (Michael Arthur Ledeen) و ویلیام آرتور لوئیس (William A. Lewis) به نگارش درآمده. آنچه احمد سمیعی گیلانی را به ترجمهی این اثر واداشته، نه موافقت با نویسندگان، بلکه تلاش برای پردهبرداری از مقاصد شوم آنها بوده.
چاپ و نشر کتاب هزیمت یا شکست رسوای آمریکا در ایران به کوشش نشر هرمس صورت گرفته است.
کتاب هزیمت یا شکست رسوای آمریکا در ایران برای چه کسانی مناسب است؟
یادداشت مترجم
پیشگفتار
درآمد
1. شاهنشاه
2. محور واشنگتن – تهران
3. کارتر و ایران
4. بحران، I
5. بحران، II
6. انقلاب
7. انتقام آیتالله
نتیجه: آیندۀ سیاست خارجی امریکا
ارجاعات
مشخصات کتاب الکترونیک
معرفی کتاب هزیمت یا شکست رسوای آمریکا در ایران
حکومت پادشاهی و سلسلهی پادشاهان ایرانی، اقدامات کارتر در برابر تحولات سیاسی ایران و آیندهای که پیش روی سیاستهای آمریکا قرار گرفته، برخی از موضوعات محوری این اثر محسوب میشوند که بخش گستردهای از مباحث کتاب را به خود اختصاص دادهاند.
مؤلفان کتاب حاضر که با تمامی جنبشها و انقلابهای ضد آمریکایی سرسختانه مخالفت میورزند، کوشیدهاند تا در این کتاب، علل شکست سیاستهای آمریکا را در قبال حکومت ایران ریشهیابی کنند. در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که تصمیمات ناکارآمد کارتر در رویارویی با ایران، دلیل اصلی ناکامی آمریکا بوده است. نویسندگان بهجای اینکه سیاست آمریکا را بهطور کلی محکوم کنند، تصمیم گرفتهاند تمامی تقصیرها را به گردن دستگاه مدیریت کارتر بگذارند و به این شکل ضعف حکومت آمریکا را انکار کنند. گفتنی است با وجود اینکه نویسندگان دیدگاه کاملاً متعصبانهای نسبت به جریانهای سیاسی داشتهاند، بازهم نتوانستهاند مردمی بودن انقلاب اسلامی را نادیده بگیرند و آن را کتمان کنند.
در کتاب پیشرو گاه اصطلاحات و مفاهیمی مطرح شدهاند که صرفاً متخصصان و مخاطبان آشنا با رشتهی علوم سیاسی یا حقوق بینالملل، معنای آنها را درک خواهند کرد. بنابراین، مخاطبان عامی که شناخت چندانی از متون سیاسی و اصطلاحات رایج آنها ندارند، ممکن است در خوانش این کتاب دچار مشکل شوند.
از دیدگاه شاه و نظامیان ایرانی، این امر محظور مهمّّی نبود. ارتش آشکارا با امریکا پیوندهائی داشت، پیش از هر چیز از نظر روانی و همچنین از جهت نوید رشد قدرت جنگی، ایران، در موعد مطلوب در خلیجفارس و مناطق مجاور نقشی را ممکن بود ایفا کند که امکان گسترشی به وی میداد. به علاوه، کمک امریکا شاه را یاری میکرد تا نظامیان را با آمیزهای از مزایا، مراقبت مستقیم و مداوم و کاربُرد شعار «تفرقه بینداز و حکومت کن» در سر فرماندهی، رام سازد. همین که مردی نیرومند در افق ظاهر میشد، در بسیاری از اوقات با واگذاری منصبی در خارج از کشور به وی، از بلندپروازیها دور نگه داشته میشد، تازه اگر ساواک یا دستگاه امنیّتی دیگری مداخله نمیکرد، یا پیش از وقت بازنشسته نمیشد. نیروهای مسلّح، وسیلهای که به کار میرفت هرچه بود، به رغم بهترین نیّات امریکائیان، هرگز به صورت دستگاه نظامی منسجم و سازمانیافتهای درنیامد. هر شاخه از آن ساختاری قایم داشت، و در رأس از فرماندهی مشترک بیبهره و مستقیماً به شاه وابسته بود. این نیروها از نظر عددی در زمرۀ مهمترین نیروهای نظامی جهان عرض اندام میکردند و دارای تسلیحات بسیار و بیش از پیش پیچیده بودند، لیکن هیچگاه آزمایش جنگی نگذراندند (به استثنای نبرد کماهمّیّت عمّان در اواسط دهۀ هفتم)، و در زمینۀ همکاری میان سلاحهای مختلف تقریباً هیچ تجربهای نداشتند.
قیمت نسخه الکترونیک
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%B2%DB%8C%D9%85%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%D8%B1%D8%B3%D9%88%D8%A7%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86/book/79196
بدینسان، هرچند سازمان، ساخت و کادر ارتش برای دربار مزیّتی حاصل کرده بود، میشد از پیش، مشکلات سختی را در صورت بروز بحرانی خارجی یا داخلی، احساس کرد. تصوّر این امر مشکل بود که نیروهای مسلّح بتوانند با انسجام و هماهنگی عمل کنند. وانگهی، از سال 1969 به بعد، با پایان گرفتن برنامۀ کمک منحصراً بلاعوض امریکا، این نیروها حالت تقریباً مداوم آشفتگی را گذاره شدند. از سال 1970، ایران مسئولیّت تصمیمگیری دربارۀ کمّیّت ارتش و ساخت آن و جنگافزاری را که میبایست از خارج تأمین کند اساساً خود بر عهده گرفت. کمک نظامی بلاعوض با تصمیم یکجانبۀ امریکا قطع شد و آن مبتنی بود بر افزایش درآمد نفتی ایران و این خواست که به کنگره و مردم امریکا نشان داده شود که ممالکی که به منزلۀ «سپر دفاعی تلقّی شدهاند بیش از پیش توانائی مییابند که «با استواری روی پای خود بایستند».
فهرست مطالب کتاب
کتاب هزیمت یا شکست رسوای آمریکا در ایران هرچند با انبوهی از اطلاعات نادرست، مغرضانه و عوامفریبانه همراه شده اما مطالعهی آن میتواند مخاطبان را با گوشهای از حقایق تاریخی آشنا کند و درماندگی غرب را در برابر ایرانیان به نمایش بگذارد. از طرف دیگر، خوانندگان میتوانند با خواندن این کتاب به دیدگاه برخی از سیاسیون آمریکایی در مورد تاریخ ایران و حکومتهای آن پی ببرند.