من شما را میشناسم. میدانم که همیشه احساس کمی متفاوت بودن داشتهاید. همیشه جنبوجوش زیادی داشته و قاعدتاً همه فرض کردهاند که شما بچه هستید. کمی پررو و بیمحابا نیز بودهاید. میدانم با این حرفها که با حالت مشکوکی گفته میشده، مغزتان آنطور که باید کار نمیکند، بزرگ شدهاید. احتمالاً سرعت افکار شما بسیار بالا بوده و به نظر نمیرسیده که بتوانید خود را با آنها همراه و یا آنها را کنترل کنید. من میدانم شما سعی کردهاید آرام باشید و علایقتان را سرکوب کنید و تسلیم زندگی ثابتی شوید که در آن صورت، همه، کارهای قبلی شما را فراموش کرده و شما را ببخشند. من میدانم که سعی کردهاید با دلیل و مدرک، غرایز خود را آرام کنید، خواستههای خود را منطقی کرده و با آشوبی که در وجود شماست و به شما میگوید همیشه بیشتر بخواه، کارهای بیشتری انجام بده و همیشه بیشتر از آن چیزی باش که از تو انتظار میرود، جنگیدهاید.
کتاب پیش رو، مجموعهای از مقالات شفاف و تأثیرگذاری است که هایدی پریب به رشتهی تحریر درآورده و با رویکردی متفاوت و در برخی مواضع تند، به افراد کمک میکند تا در آموزههای پیشین خود تجدید نظر کنند. او باور دارد که رها کردن شماری از افراد و موقعیتهای دوستداشتنی میتواند درهای جدیدی از زندگی را به روی شما باز کند که بهمراتب بهتر از داشتههای پیشین است. میتوان اطمینان حاصل کرد که مطالعهی این مباحث کمک میکند تا دردها، انتظارات، بزرگنماییها و بدبختیها را رها و عشق و شادی را به زندگی خود وارد کنید. نویسنده در فصول مختلف، از رها کردن افراد، موقعیتها و چیزهای مختلف صحبت میکند تا برای تمامی مخاطبان، کاربرد داشته باشد و افراد بتوانند با استفاده از توصیهها او آیندهی بهتری را برای خود رقم بزنند.
هایدی پریب با نگارش کتاب هنر رها کردن، نگرش تازهای نسبت به زندگی مطرح کرده و با شیرینی بیان موفق شده تأثیرات مثبتی بر خوانندگان خود به جای بگذارد. این کتاب، شامل مقالات جدی و درعینحال شیرینی است که در خصوص اهمیت رها کردن سخن میگویند و با ارائهی روشهایی تازه، درها را بهروی تجربیات شاد و لبریز از عشق باز میکنند. درنهایت، میتوان نتیجه گرفت که مطالعهی مباحث پیش رو راهی است که به آیندهای درخشان منتهی میشود.
دربارهی کتاب هنر رها کردن
مخاطبان اصلی کتاب هنر رها کردن کسانیاند که تمایل دارند نگرش جدیدی نسبت به زندگی اتخاذ کنند و تجربیات بهتری برای خود رقم بزنند. علاقهمندان به کتابهای خودیاری هم از مطالعهی آن لذت خواهند برد.
با هایدی پریب بیشتر آشنا شویم
هایدی پریب (Heidi Priebe) باور دارد که رها کردن، بهصورت اتفاقی رخ نمیدهد و نیازمند تلاش و کوشش متمرکز است. چراکه دنیای معاصر، ما را بهنحوی پرورش داده که از داشتههای خود با تمام قوا محافظت کنیم و تحت هر شرایطی به مسیر خود ادامه دهیم. او در کتاب هنر رها کردن (This Is Me Letting You Go)، از زاویهی جدیدی به مشکلات نگاه کرده و معتقد است که رها کردن در بسیاری مواقع میتواند تنها راه چاره باشد. این در حالی است که ما هرگز برای اینکار آموزش ندیدهایم. پس درنهایت چه باید کرد؟
هایدی پریب، روانشناس و نویسندهی کانادایی است که مطالعاتش بر مدل یونگ مایرز تمرکز دارد. او مدرک فارغالتحصیلی خود در رشتهی روانشناسی را از دانشگاه گوئلف دریافت کرده و تاکنون پنج کتاب به چاپ رسانده است.
در بخشی از کتاب هنر رها کردن میخوانیم
مقدمه
1. اگر کسی را ندارید که به شما صبح بخیر بگوید، این را بخوانید
2. این را برای شما مینویسم، چون دوستتان دارم
3. حقیقت پیرامون ملاقات با شخصی در زمان نامناسب
4. اگر نگران هستید که فرد مناسب خود را نخواهید یافت، این را بخوانید
5. تقدیم به هر زن سرکشی که تلاش کرده آرام باشد
6. شما باید شیوهی زندگی دلخواهتان را به فرد دلخواهتان ترجیح دهید
7. چطور کمی عاشق شخصی شویم؟
8. وقتی از همه چیز خستهاید، این را بخوانید
9. چگونه بدون انتظار، عشق بورزیم؟
10. اگر کسی هست که نمیتوانید ببخشیدش، این را بخوانید
11. بدترین نوع شکست که کسی هم از آن سخن نمیگوید
12. چهارده چیزی که به خاطر آنها باید خود را ببخشید
13. چه زمانی باید تنها باشیم؟
14. چرا رها کردن خیانتکار، سخت است؟
15. اگر حس میکنید در پیش رفتن با مشکل مواجهید، این را بخوانید
16. آنچه در مورد عشق به شما نمیگویند
17. کسی باشید که بیشتر مراقب است
18. به من فرصت بده
19. وقتی میگوییم حالا وقتش نیست، چه چیزی را فراموش میکنیم؟
20. بگذار عاشق تاریکیهایت شوم
21. اگر شخصی این ویژگیها را نداشته باشد، از ازدواج با او کاملاً صرفنظر میکنم
22. بعد از تمام شدن تعداد زیادی از روابط، شروع رابطهی تازه چه حسی دارد؟
23. لطفاً شمارهی مرا پاک کن
24. چطور انتظار برای آمدن شخصی را متوقف کنیم؟
25. شاید من و تو زندگی دیگری نداشته باشیم
26. زمانی که باید بهترین چیزها را پشت سر رها کنی
27. اگر تو را باز به دست بیاورم، چه میشود؟
28. چطور کسی را که نمیتوانید تحمل کنید، دوست بدارید؟
29. این منم که تو را رها میکنم