دانشجویان، دانشپژوهان و اساتید گرایشهای گوناگون رشتهی هنر، همچنین علاقهمندان حوزهی تاریخ هنر از مطالعهی کتاب هنر مدرن در ناخودآگاه بهرهی فراوانی خواهند برد. کتابی که علم، فلسفه، روانشناسی و هنر را به یکدیگر آمیخته است.
با اریک کندل بیشتر آشنا شویم
هورمونهایی که در بدن ترشح میشوند میتوانند بر مهمترین تصمیمگیریهای ما اثرگذار باشند و ساختار و امکانات فیزیکی بدنمان نیز بر کنترل ما نسبت به جهان اطرافمان تأثیری انکارناشدنی خواهند داشت. برای اثبات این مدعا کافی است به این نکته توجه کنید که حجم بیشتر مغز ما نسبت به گوریلها، این اجازه را به ما داده که اکنون با گذشت قرنها، خود را فاتح و مالک جهان بدانیم اما گوریلها با وجود شباهتهای بسیاری که با ما دارند، صرفاً به خاطر حجم و ظرفیتهای پایین مغزشان، پس از قرنها، هیچ پیشرفتی را در قلمرو طبیعت حاصل نکردند. بررسیهایی که اریک کندل (Eric R. Kandel) در کتاب هنر مدرن در ناخودآگاه (The age of insight) به مخاطبان ارائه کرده، نشان میدهد درک ما از موضوعات هنری و تواناییهایمان در شناخت یک اثر هنری، معلول امکاناتی است که سازوکار فیزیکی بدنمان در اختیارمان قرار میدهد.
اریک کندل در شاهکار خود هنر و ذهن را با یکدیگر درمیآمیزد؛ کار شجاعانهای که تاکنون دیده نشده بود. (جوزف لدوکس، مدرس دانشگاه نیویورک و نویسنده)
کتاب حاضر چشمانداز جدیدی را نسبت به مفهوم زیبایی روبهرویمان میگذارد. اریک کندل، این عصبشناس برجسته، نشان میدهد که چطور هنرمند و دانشمند در تلاش مشترک برای کشف درون واقعیتها به یکدیگر پیوند میخورند. (فردریک مورتونت)
کتاب هنر مدرن در ناخودآگاه برای چه کسانی مناسب است؟
رشتهی پِیزیباشناسی، یا به ترجمهی تحتاللفظی، عصبشناسی زیباشناختی، از همین رشتههاست که هنوز از آن شاخ شجر میوهای لونالون به بر ننشسته است. شاید با مثال کووید-19 بتوانم بهتر سخنم را شرح بدهم. وقتی همهگیری و شهربندان آغاز شد، هنوز حرف پزشکان یکی نبود. حتی زدن ماسک از همان روز اول مفروض نبود و چندی پایید تا معلوم شد که ماسک کاراست و تا اندازهای اسباب پیشگیری میشود. پیزیباشناسی را هم باید به همین ترتیب فهمید. هنوز متخصصان زیادی در این زمینه فعال نشدهاند و غالب همانها هم عموماً از دانشکدههای پزشکی بیرون آمدهاند، نه دانشکدههای هنر. شاهد مثال همین حقیر که برای مطالعهی این رشته ناگزیر شدم تا مطالعات را از دامن علوم پزشکی آغاز کنم. تا همین دم که این سطور را مینویسم، دانشکدهای نیافتهام که پیزیباشناسی را در قالب رشتهای نظری و فارغ از علوم پزشکی عرضه کند. لاجرم روایت مسلط از این رشته، زیر تأثیر علم پزشکی است. وانگهی بسیاری از مباحث زیباشناسی و نظریات مهم این حوزه هنوز به ساحت پیزیباشناسی راه نگشودهاند و دلیلش هم همینکه یاد کردم. طرفه اینکه پرکاربردترین روش در علوم اعصاب، از دههی 1860 و روزگار پل بروکا، عصبشناس فرانسوی، روش آسیبشناختی (پاتولوژیک) است که آشکارا از دل پزشکی بیرون آمده است. بروکا در سدهی نوزدهم به ما نشان داد که اگر قسمت مشخصی از لب پیشانیمان آسیب ببیند، دچار افازی یا زبانپریشی میشویم و بهاینترتیب نتیجه گرفت که آن منطقهی مغزی مسئول ادارهی زبان و گفتار است. عصبشناسی سنتی بر پایهی همین روش بنیان گذاشته شد و مهمترین کارش مطالعهی بیماریها و آسیبها بود. هنوز هم این روش در سِر گشودن از بسیاری از معماهای مغز کاراست.
فهرست مطالب کتاب
اریک کندل در اثر درخشان خود موفق شده به نتایجی برسد که جامعهی روانشناسی را شگفتزده میکند. او با بهرهگیری از فرهنگ وین در قرن بیستم بهعنوان لنز دوربین خود، نقاط تلاقی روانشناسی، عصبشناسی و هنر را مورد واکاوی قرار میدهد. (الیور ساکس، نویسنده)
یک نویسندهی برندهی جایزهی نوبل، تئوریها و نظریات علوم اعصاب، هنر و روانشناسی را به یکدیگر گره میزند تا نشان دهد مغز خلاق ما چطور هنر را درک کرده، درگیر آن میشود و تحت تأثیر آن قرار میگیرد. اثری متحولکننده که علم و هنر را به نحوی به یکدیگر پیوند میزند که به خویشاوندی نزدیک خود اقرار کنند. (بررسیهای Kirkus)
در این بین، چشم که با نواحی گوناگون مغز در ارتباط است و اطلاعات دریافتشده را به مناطق مختلف آن برای پردازش ارسال میکند، عضوی است که مهمترین نقش را در واسازی و بازسازی تصاویر دارد. البته این ایده، از سدهی بیستم، توسط «ارنست کریس» و «ارنست گومبریش» مطرح شده بود، اما اریک کندل طی مطالعات علمیاش نیز آن را اثبات کرده و به بیانی روشن و دقیق آن را در کتاب هنر مدرن در ناخودآگاه با مخاطبانش به اشتراک میگذارد. نویسنده بر این اساس، به سراغ اکپرسیونیستها میرود و ثمرات چنین دیدگاهی را در آثار پیروان این سبک هنری نیز به بحث میگذارد. همچنین تلاش میکند تا نمایی کلی از بروز این دیدگاه را در مکاتب هنری قرن بیستم تا به امروز به مخاطبان ارائه نماید.
اریک کندل، عصبشناس مشهور و برندهی جایزهی نوبل، در کتاب هنر مدرن در ناخودآگاه، کوشیده تا از جهان علم و عصبشناسی پلی به دنیای هنر بزند. نویسنده با بهرهگیری از یافتههای متخصصان علوم اعصاب و همچنین بررسی پیشرفتهای مکاتب هنری در طول تاریخ، ارتباط تنگاتنگ ساختار فیزیکی انسان و درک و دریافت وی از جنبههای بصری هنر را روشن میسازد. در این اثر، شاهد آمیزهای شگفتانگیز از هنر، علم، فلسفه، روانشناسی و تاریخ خواهیم بود.
دربارهی کتاب هنر مدرن در ناخودآگاه
اریک ریچارد کندل (زادهی 7 نوامبر 1929) یک پزشک آمریکایی-اتریشی است که در حوزههایی از جمله روانپزشکی، علوم اعصاب و بیوشیمی تخصص بالایی دارد. او بهعنوان محقق ارشد در مؤسسهی پزشکی هاوارد هیوز فعالیت دارد و چندی نیز مدیریت مؤسسهی مرکز نوروبیولوژی را در دانشگاه کلمبیا به عهده داشته. او هماکنون در شورای علمی بنیاد تحقیقات مغز و رفتار به فعالیت میپردازد.
آموزههای اریک کندل در مقام یک روانپزشک، همچنین دانش گستردهی او در زمینهی نحوهی عملکرد و چگونگی ساختار مغز، این کاوش کاملاً تازه و مبتکرانه را در رابطهی بین تولد روانکاوی، اکسپرسیونیسم اتریشی و مدرنیسم غنیتر نموده است. (مارگارت لیوینگستون، استاد نوروبیولوژی در دانشکدهی پزشکی هاروارد)
پِیزیباشناسی چیست؟
معرفی کتاب هنر مدرن در ناخودآگاه: اندر پی سررشتهی ناخودآگاه در هنر، ذهن و مغز از وین 1900 تا امروز
برای مطالعهی این اثر ارزشمند، میتوانید به نسخهی فارسی آن با برگردان کامران غبرایی مراجعه کنید که به کوشش نشر کتابسرای نیک در اختیارتان قرار میگیرد.
نکوداشتهای کتاب هنر مدرن در ناخودآگاه
-
قرنهاست که فلاسفه، عرفا و معتقدان ادیان و مذاهب گوناگون بر وجود دو جنبهی روحانی و جسمانی آدمی تأکید دارند. مطالعات ارزشمندی نیز در این حوزه بهکرات یافت میشوند که به یادمان میآورند علاوهبر جسم خود، روحی متعالی نیز داریم که توجه به نیازهای غیرمادی آن را باید در اولویت برنامههای زندگی خود قرار دهیم. در حقیقت، چون روح ما بر خلاف جسم فانیمان، جاودانه و ماندگار است درخور توجه و اعتنای بیشتری نیز هست. بااینوجود، نمیتوان انکار کرد که همین جسم فانی و زائلشدنی منشأ بسیاری از خواستهها، ذهنیات، درونیات و البته پیشرفتهای ما به حساب میآید.
ترکیبی خیرهکننده از هنر و تاریخ به همراه علم که برای خوانندگان عام نیز قابلدرک خواهد بود. کتابی مهم و متمایز که مطالعهی آن بسیار دلنشین است. (لایبرری ژورنال)
-
قیمت نسخه الکترونیک
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D9%86%D8%B1-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87/book/77512
اریک کندل در سال 2000 جایزهی نوبل فیزیولوژی را به سبب تحقیقاتش در زمینهی مبنای فیزیولوژیکی ذخیرهسازی حافظه در نورونها دریافت کرد که آن را با «آروید کارلسون» و «پل گرینگارد» به اشتراک گذاشت.
در بخشی از کتاب هنر مدرن در ناخودآگاه: اندر پی سررشتهی ناخودآگاه در هنر، ذهن و مغز از وین 1900 تا امروز میخوانیم
کندل، عصبشناس برندهی جایزهی نوبل، عملکرد پنهان مغز را برایتان آشکار میکند. این نویسنده طیف متنوعی از مسائل مربوط به هنر و سازوکار مغز را مورد تحلیل قرار میدهد. کندل تخیل مخاطبانش را با موضوعات تاریخی و بینشهای علمی حیرتانگیز پیوند زده و نشان میدهد که انسانها جهان را چگونه میبینند و آن را چطور درک میکنند. (هفتهنامهی ناشران)
کتاب هنر مدرن در ناخودآگاه از اریک کندل یک دستاورد خیرهکننده محسوب میشود که دیدگاههای علمی، هنری و تاریخی آن درخور توجه است. هیچ نویسندهی دیگری نمیتوانست چنین کتابی را بنویسد. اثری که با استقبال گستردهی مخاطبانش مواجه شد. (هاوارد گاردنر، استاد دانشکدهی تحصیلات تکمیلی هاروارد)
نویسنده در تلاش بوده تا پیوندی میان جدیدترین یافتههای عصبشناسی با شاخههای هنر برقرار نماید. کندل به کمک نتایج پژوهشهایی که بر ساختمان و ساختار مغز متمرکز بودهاند، نشان میدهد که درست مطابق با ادعای «ارنست گومبریش»، ساختار مغز ما بر درکمان از هنرهای گوناگون نقش تعیینکنندهای دارد؛ بهطوری که اگر بخشی از مغز آسیب ببیند، متناسب با میزان آسیب و ناحیهی آن، توانایی فرد نیز در شناخت و درک آثر هنری دچار اختلال خواهد شد. به عبارت دیگر، مغز ماست که تعیین میکند جهان اطرافمان را چگونه ببینیم. بهطور مثال، چنانچه در نیمکرهی راست مغز، قشر مغزی ارتباط مناسب را برقرار نکند، انسان از شناخت چهرهی نزدیکترین کسانش، از جمله همسر و فرزندان خود نیز بازمیماند.
پیشدرآمد مترجم
پیشدرآمد
بخش اول: خوانشی روانکاوانه از روانشناسی و هنر عواطف ناخودآگاه
فصل 1: سفر به اندرون: وین 1900
فصل 2: کاوش در پی حقایق مستور: ریشههای کشفی در عرصهی پزشکی
فصل 3: گردهمایی هنرمندان، نویسندگان و دانشمندان وینی در محفل تسوکرکندل
فصل 4: نقبی به زیر جمجمه: ریشههای رویکردی علمی
فصل 5: وارسیِ همزمان ذهن و مغز: توسعهی روشی مغزمحور در روانشناسی
فصل 6: وارسی ذهن مستقل از مغز: ریشههای رویکردی پویا در روانشناسی
فصل 7: در جستوجوی معنای درونی در ادبیات
فصل 8: ترسیم جنسیت زنان مدرن در هنر
فصل 9: ترسیم روان در هنر
فصل 10: درآمیزش اروتیسم، خشونت و اضطراب در هنر
بخش دوم: ادراک بصری و واکنش عاطفی به هنر در آینهی روانشناسی شناختی
فصل 11: بازیابی سهم مخاطب
فصل 12: مشاهده همانا ابداع است: مغز بهمثابهی دستگاهی برسازنده
فصل 13: پیدایش نقاشی سدهی بیستمی
بخش سوم: زیستشناسی واکنش دیداری مخاطب به هنر
فصل 14: پردازش تصویرهای دیداری در مغز
فصل 15: واسازی تصویر: سنگبنای ادراک فرم
فصل 16: بازسازی جهانی که میبینیم: بینایی گونهای از پردازش دادههاست
فصل 17: بینش فرازین و دریافت مغز از چهره، دستان و تن
فصل 18: پردازش فرازینبهفرودین دادهها: کاربست حافظه در استخراج معنا
فصل 19: واسازی عواطف: در جستوجوی عواطف بدوی
فصل 20: بازنمایی هنری عواطف بهواسطهی چهره، دستها، تن و رنگ
فصل 21: عواطف ناخودآگاه، احساسات خودآگاه و بیان تنانهشان
بخش چهارم: زیستشناسی واکنش عاطفی مخاطب به هنر
فصل 22: مهار فرازینبهفرودین دادههای عاطفی شناختی
فصل 23: واکنش زیستشناختی به زیبایی و زشتی در هنر
فصل 24: سهم مخاطب: ره گشودن به اندرون ذهن دیگری
فصل 25: زیستشناسی سهم مخاطب: الگوسازی برای ذهن دیگران
فصل 26: تنظیم عواطف و همدلی در مغز
بخش پنجم: گفتوگوی مستدام میان هنر بصری و علم
فصل 27: کلیات هنری و اکسپرسیونیستهای اتریشی
فصل 28: مغز خلاق
فصل 29: ناخودآگاه شناسا و مغز خلاق
فصل 30: شبکههای مغزی در خدمت خلاقیت
فصل 31: استعداد، خلاقیت و رشد مغز
فصل 32: شناختن خودمان: گفتوگویی نو میان هنر و علم
سپاسنامه
یادداشتها
کتابشناسی
واژهنامه