معرفی و دانلود کتاب چرخ روزگار | مری هیگینز کلارک | انتشارات لیوسا

دیلانی پیش از این هم قصد داشته پدر و مادر واقعی‌اش را پیدا کند اما با مرگ کورا، تحقیقاتش بی‌نتیجه مانده. کورا علاوه‌بر این‌که قابله‌اش بوده، انجام معامله‌ی میان پدر و مادر فعلی دیلانی و مادربزرگ و پدربزرگ اصلی‌اش را نیز به عهده داشته است. اتفاقاً بیست‌هزار دلار هم به خاطر این کار دریافت کرده. اکنون با مرگ او، دیلانی نمی‌داند چطور باید هویت مادر حقیقی‌اش را بفهمد و کجا باید سراغ او را بگیرد. تنها چیزی که می‌داند این است که در فیلادلفیا به دنیا آمده و احتمالاً پدر و مادرش در زمان به دنیا آمدن او، در همین شهر زندگی می‌کرده‌اند.

مری هیگینز کلارک که پیش از این نیز رمان‌های معمایی پرطرفداری را نوشته، در اثر حاضر می‌کوشد تا با بازنمایی وقایع در دو زمان حال و گذشته، بر جذابیت داستان خود بیفزاید. از سوی دیگر، نویسنده در نفوذ به لایه‌های درونی شخصیت‌ها و نمایش روحیات و درونیات آن‌ها بسیار موفق بوده. او توانسته خواننده را مجذوب داستان کند و در کنار آن موجب می‌شود تا مخاطب با شخصیت‌ها، به‌ویژه قهرمان اصلی کتاب، احساس هم‌ذات‌پنداری داشته باشد.

«دیلانی رایت»، قهرمان اصلی کتاب چرخ روزگار (As Time Goes By)، دختر جوانی است که به‌عنوان گزارشگر اخبار فعالیت دارد.‌ از ظاهر زندگی‌اش این‌طور برمی‌آید که دختر بااستعدادی است و روزهایش را با تلاش برای پیشرفت در حرفه‌ی فعلی‌اش می‌گذراند. او این روزها ترفیع رتبه گرفته و این‌طور که به نظر می‌آید، دوران درخشانی را در زندگی کاری و شغلی خود می‌گذراند. بااین‌حال، فقط خود دیلانی و خانواده‌اش می‌دانند که راز مهمی در زندگی این دختر جوان وجود دارد؛ رازی که گاه قلبش را به درد می‌آورد و او را به یک جست‌و‌جوی پیش‌بینی‌ناپذیر فرامی‌خواند. حتی دیدن یک گزارش خبری هم می‌تواند او را به یاد این راز پنهان بیندازد و اشک را از چشمانش سرازیر کند.

معرفی کتاب چرخ روزگار

بتسی در ذهن او را مجسم می‌کرد که انگار کنارش نشسته است و به او اظهار عشق و تقاضای ازدواج می‌کند و در دل گفت: گمانم همین سؤال را در جایگاه شهود از من هم بکنند و باید همان جواب را بدهم چون واقعیت همین است که از همان لحظه‌ای که در موزه به او برخوردم، همین حس را به او داشتم.

برای رسیدن به پاسخ این سؤالات بهترین راه این است که کمی شکیبا باشید و تا انتهای کتاب چرخ روزگار، همگام با مری هیگینز کلارک پیش بروید. رمانی که هم‌ هیجان‌انگیز است، هم نفس‌گیر و هم برای علاقه‌مندان داستان‌های معمایی و رازآلود، بسیار سرگرم‌کننده خواهد بود. کار ترجمه‌ی این کتاب را مرجان رزم آزما به پایان رسانده و نشر لیوسا نیز آن را منتشر کرده است.

کتاب چرخ روزگار برای چه کسانی مناسب است؟

با تمام این‌ها، موضوع دیگری هم جدیداً ذهن دیلانی را به خود مشغول کرده. ماجرای قتلی که خودش گزارش آن را در برنامه‌ی خبر خوانده و قرار است به‌عنوان گزارشگر ویژه برای پوشش‌ دادن اخبار مربوط به این قتل، در جلسه‌ی دادگاه آن حاضر شود. ماجرای قتل در مورد مرد میانسالی است که سابقاً پزشک بوده اما به آلزایمر مبتلا شده و هشت سال با این بیماری دست‌و‌پنجه نرم کرده. اکنون این مرد ثروتمند به قتل رسیده و همسرش به اتهام قتل او بازداشت شده. این زوج یک پسرخوانده هم داشته‌اند که معلوم نیست در جریان قتل نقشی داشته یا نه. دیلانی از طرفی برای پوشش خبری این دادگاه هیجان‌زده است و از طرف دیگر هم مدام چیزی در ذهنش او را به تکاپو وامی‌دارد: این‌که پدر و مادرش الآن کجا هستند؟

حقیقت ماجرا این است که دیلانی فرزند واقعی پدر و مادرش نیست و در واقع، فرزندخوانده‌ی آن‌ها محسوب می‌شود. پدر و مادر کنونی او که دوست داشتند در کنار پسران خود، یک دختر هم داشته باشند، سال‌ها پیش او را از پدربزرگ و مادربزرگ واقعی‌اش به مبلغ 60000 دلار خریده‌اند. مادرش دختر هفده‌ساله‌ای بوده که ناخواسته باردار شده و وظیفه‌ی به دنیا آوردن دیلانی را قابله‌ای به نام «کورا» به عهده داشته. دیلانی که در کودکی به ماجرای فرزندخوانده بودن خود پی برده، اکنون که سال‌های جوانی‌اش را می‌گذراند، هزارویک سؤال در مورد والدین حقیقی‌اش در ذهن دارد که امیدوار است روزی به پاسخ آن‌ها برسد.

داستانی تکان‌دهنده، نفس‌گیر و پُرتعلیق برای دوستداران و مشتاقان ژانر جنایی! مری هیگینز کلارک در کتاب چرخ روزگار راوی زندگی دختر جوانی شده که در کودکی او را از مادرش گرفته‌اند و به خانواده‌ی دیگری فروخته‌اند. او که در کودکی از این ماجرا مطلع شده قصد دارد، خانواده‌‌ی حقیقی و هویت اصلی خود را بیابد اما در این راه، با رازهای دیگری روبه‌رو می‌شود. مطالعه‌ی این رمان معمایی و رمزآلود برای مخاطبان بزرگسال، سرگرم‌کننده و مهیج خواهد بود. گفتنی‌ست این رمان پرطرفدار به‌عنوان یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز معرفی شده است.

درباره‌ی کتاب چرخ روزگار

دیلانی که سرانجام موفق می‌شود خود را به جلسه‌ی دادگاه برساند، به نکته‌ی عجیبی پی می‌برد. این‌که قلباً ایمان دارد همسر مقتول بی‌گناه است و نقشی در قتل او نداشته. خودش هنوز هم نمی‌داند حسی که نسبت به این زن غریبه دارد از کجا نشأت می‌گیرد اما مطمئن است که او گناهی در این ماجرا نداشته. از طرف دیگر، پسرخوانده‌ی مقتول بدهی زیادی به اطرافیانش داشته. یک بدهی هنگفت که با ارث حاصل از مرگ پدرش، جبران می‌شود! آیا ارتباطی میان این قتل با گذشته‌ی دیلانی وجود دارد؟ دوستان این دختر جوان چه حقایقی را در مورد پدر و مادرش کشف کرده‌اند که نمی‌خواهند آن‌ها را بیان کنند؟ در ماجرای قتلی که دیلانی گزارش می‌کند، قاتل حقیقی کیست؟ آیا قاتل در نهایت دستگیر می‌شود؟

مری هیگینز کلارک (Mary Higgins Clark) نویسنده‌ی پرفروش رمان‌های جنایی، بار دیگر قرار است مخاطبانش را حسابی غافل‌گیر کند. تعلیق ابزاری است که او مانند سایر آثار قبلی‌اش، در این رمان هم به بهترین نحو از آن بهره گرفته. خب، بی‌جهت نیست که صاحب‌نظران ژانر جنایی، او را استاد تعلیق می‌دانند!

باز هم هنگام خروج بتسی از دادگاه به همراه وکلای مدافعش، سیل خبرنگاران وی را تا دم خودرو دنبال کردند. پیتر بنسون بعد از اینکه جایگاه شهود را ترک کرد، نگاهش با بتسی تلاقی کرد. نیازی به حرف زدن نبود تا بتسی بفهمد که پیتر چقدر نگران بود مبادا شهادتش به ضرر او تمام شده باشد.

معرفی و دانلود کتاب چرخ روزگار

«الویرا» و همسرش که از دوستان دیلانی هستند، وقتی آشفتگی‌ و سردرگمی‌اش را می‌بینند، به او توصیه می‌کنند که خودشان تحقیقاتی را در مورد پدر و مادر دیلانی آغاز کنند. آن‌ها رفته‌رفته با حقایق عجیبی روبه‌رو می‌شوند که ترجیح می‌دهند هرگز آن‌ها را افشا نکنند!

بیست‌ویکی دو سالش بود که بنا به دلایلی به فکر افتاده بود مدتی کوتاه در نیویورک زندگی کند. یادش آمد که یک آپارتمان در غرب نیویورک اجاره کرده اما بعد وقتی نتوانسته بود در شرکت پی آر استخدام شود، تصمیم گرفته بود فوق‌لیسانسش را بگیرد و بعد هم که در دبیرستان پاسکاک مشغول به کار شده بود، و دوباره به نیوجرسی برگشته و با تد آشنا شده بود.


منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%86%D8%B1%D8%AE-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DA%AF%D8%A7%D8%B1/book/78438

آن روز بعد از شهادت پیتر بنسون، وقتی دادگاه به پایان رسید، سه همسایه‌ی وفادار بتسی که در دادگاه حضور داشتند، او را برای شام دعوت کردند اما او قاطعانه رد کرد و گفت: «نظر لطف شماست اما من واقعاً از زور خستگی دارم می‌میرم و می‌خواهم یکراست به رختخواب بروم.»

مشتاقان تریلرهای معمایی و رمان‌های جنایی، بدون شک مجذوب کتاب چرخ روزگار خواهند شد.

در بخشی از کتاب چرخ روزگار می‌خوانیم

بتسی می‌دانست که حتماً همان شب پیتر به او تلفن خواهد کرد. هجده ماه بود که نه او را دیده و نه صدایش را شنیده بود، و ناامیدانه به هم نیاز داشتند. از همان لحظه‌ای که بتسی فهمیده بود مظنون به قتل تد است و رابرت مینارد را استخدام کرده بود، به پیتر هشدار داده بود که دیگر تماس نداشته باشند تا دادگاه تمام شود.