معرفی و دانلود کتاب چرندیات مدیریتی: چگونه سازمانها در دنیای یاوهگویان غرق میشوند | آندره اسپایسر
خیلی وقتها در جلسات یا مصاحبهها، حرفهایی از مدیران میشنویم که ظاهری زیبا و قانعکننده دارند اما وقتی دوباره به همین حرفها فکر میکنیم یا میخواهیم نکاتی از آنها استخراج کنیم، چیزی پیدا نمیکنیم. انگار هیچ حرفی زده نشده. اگر بتوانیم دوباره مرورشان کنیم، میبینیم که صرفاً کلماتی زیبا کنار هم چیده شدهاند بدون اینکه هیچ معنایی داشته باشند. این نوع صحبت کردن ظاهری جذاب دارد اما از درون بیمعنا و پوچ است. میتوان با اطمینان گفت این شکل مهملبافی تبدیل به یک سبک خاص شده و نوعی ادبیات مدیریتی به حساب میآید، سالهاست که رواج دارد و بسیاری از مدیران در تمام سطوح از آن استفاده میکنند. فرقی ندارد کجا باشد: در مدرسه، بانک، شرکت تجاری، رسانه یا مجلس و دولت. هرجایی به این مدل صحبت کردن برمیخورید و آن را میشنوید. بسیاری از سازمانها اساساً با همین سازوکار فعالیت دارند و این شیوه مبنای پیشبرد کارشان است. آندره اسپایسر (André Spicer) در کتاب چرندیات مدیریتی (Business Bullshit)، سعی دارد درمورد همین سبک کنکاش کرده و به ریشههای آن پی ببرد. همینطور میخواهد به این نکته پی ببرد که چطور این ادبیات از یک سازمان وارد اجتماع میشود و میتواند تمام ارکان جامعه را تحتتأثیر قرار دهد.
تقابل با چرندیات، ارزش جنگیدن را دارد، حتی اگر در آن ببازید. کتاب اسپایسر را بخوانید و مجذوبش شوید. (مارتین گارگیلو، INSEAD)
کسبوکار چرندیات، تجارتی برپایه کلمات بیمعنی و پوچ است. شما میتوانید کلماتی را در تالارهای سخنرانی جایی که مدیران برای زیردستانشان افاضات میکنند، بشنوید. ممکن است در جلسات، مبادله کسلکننده کلمات را شاهد باشید و یا آنها را در میانه یک گپ ساده در اطراف دستگاه کپی ادارهتان بشنوید. این کلمات میتوانند از ایمیلها، پیامهایی شیک در شبکهها اجتماعی و گزارشهایی که هیچگاه خوانده نمیشوند، سر درآورند.
پیشگفتار
درباره این کتاب
فصل اول. مقدمه
آقای کرون
وقفهای کوتاه در حین انجام کاری غیرممکن
یاوه ساختگی، یاوه صنعتی
شعارهای مد روز
کسبوکار چرندیات
فصل دوم. راهنمای دیدهبانی
سلام چطوری؟
حقیقت بیحقیقت
منطق بیمنطق
موضوع چه بود؟
قصد گمراهی
وقتی چرندیات لباس بر تن میکنند
گمراهسازی
نتیجه: شش سایه چرندیات
فصل سوم. چرا اینقدر چرندیات وجود دارد؟
مشاغل مزخرف
فهرست کارهای روزانه سیزیف
برند خودتان
کلاس رنگآمیزی
غرق در چرندیات
نئوکراسی
نتیجه: درخشان، عالی، باحال، آره
فصل چهارم. چگونه کارها را با استفاده از مزخرفات پیش ببریم
آنچه کار آندره اسپایسر را تا این حد غیرقابل مقاومت میکند، این است که با آمیزهای از خشونت و طنز به جنگ مزخرفاتی میرود که ارتباطات کاری ما را تحت تأثیر قرار میدهند. (بروس دیزلی، معاون رئیسجمهور اروپا)
کتاب چرندیات مدیریتی برای چه کسانی مناسب است؟
آندره اسپایسر در کتاب چرندیات مدیریتی، به یکی از گستردهترین و پرطرفدارترین انواع ادبیات مدیریتی میپردازد: مهملبافی! او نشان میدهد که این شیوه از کجا شکل میگیرد، چگونه کار میکند و چطور میتواند وارد حوزههای اجتماعی شود. این کتاب به ما یاد میدهد که چطور این یاوهگوییها را بشناسیم، از آن اجتناب کنیم و به ادبیات مطلوب سازمانی بازگردیم.
کتاب چرندیات مدیریتی با ستایش منتقدین همراه بوده و بسیاری از مخاطبان نگرش موجود در آن را ستودهاند. اثر حاضر را علیرضا صالحی و حسین رسولی ترجمه کرده و نشر سایبان نیز آن را به چاپ رسانده است.
نکوداشتهای کتاب چرندیات مدیریتی
آندره اسپایسر در کتاب چرندیات مدیریتی، به مهملات مدیریتی بهشدت حمله میکند و به ما کم میکند کمی تیزبینتر باشیم. (آدام گرانت، روانشناس و نویسنده)
آندره اسپایسر موضوعش را در کتاب چرندیات مدیریتی به شکلی جالب و هوشمندانه مطرح میکند و ما شدیداً به دانش کاربردی او برای پیشرفت نیاز داریم. (مارگارت هفرنان، تاجر و نویسنده)
مدیران و رهبران سازمانها و علاقمندان مباحث مدیریتی، مخاطبان اصلی این کتاب هستند.
با آندره اسپایسر بیشتر آشنا شویم
آندره اسپایسر (متولد 1977) نویسنده و استاد دانشگاه لندن است. او در زمینهی رفتار سازمانی، رهبری و مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) تخصص دارد. او در نیوزلند به دنیا آمده و از دانشگاه ملبورن دکترا گرفته. اسپایسر پژوهشهای فراوانی در مورد سیاست و فرهنگ سازمانی، هویت کارکنان، رهبری و فضای کاری و… انجام داده و آنها را در ژورنالهای علمی به چاپ رسانده است. «سندرم سلامتی» از دیگر کتابهای اوست. آندره اسپایسر به شکل مستمر برای نشریاتی مثل گاردین و فایننشال تایمز در مورد مسائل تجاری قلم میزند.
در بخشی از کتاب چرندیات مدیریتی میخوانیم
کتاب چرندیات مدیریتی از پنج فصل تشکیل شده. آندره اسپایسر فصول ابتدایی را به انواع یاوهها و مهملاتی که در سازمانها رایج است اختصاص میدهد؛ اینکه چه مدلهایی دارند و چطور کار میکنند. او در ادامه به ریشههای این مسأله میپردازد و سعی میکند دریابد که دلیل شکلگیری این شیوه چیست و چه چیزی باعث شده که آنقدر رایج و پرطرفدار باشند. در فصول بعدی هم به مخاطبش میآموزد که چطور باید در مقابل آنها ایستاد و آنها را نامعتبر خواند. پیشنهاد اسپایسر، بازگشتن به ادبیات اصیل و اصلی سازمانی است، یعنی گفتاری شفاف، صادقانه و پرمعنا.
برخی از این جریانات عظیم بیپایان گفتگو و متن که در سازمانها جاری است، لزوماً مزخرف نیستند. برخی از این متون توضیحات ساده و مستندی هستند از جزئیات سفارش مشتری، زمانبندی جلسات، یک خرید جدید یا سلب امتیاز، کاهش بودجه و یا اطلاعرسانی درباره یک موفقیت جزئی. این تکههای اطلاعات میتوانند کسلکننده، دیوانهکننده و یا بیاثر باشند، اما مزخرف نیستند. گاهی کلماتی منطقیاند که توسط مردم برای شرح آنچه اتفاق افتاده (مثلاً توضیح مناسب برای عدم فروش یک محصول) و آنچه باید اتفاق بیفتد (پیشنهادی برای حرکت به سمت بازار فروش جدید) استفاده میشوند. متأسفانه کلمات منطقی بهندرت در محیط سازمانی شنیده میشوند و البته نوع سومی از کلمات نیز وجود دارند که اغلب ما با آنان آشناییم. این کلمات مطلقاً با واقعیت ارتباطی نداشته و فاقد ابتداییترین ویژگیهای منطقیاند. در عوض به نظر یک سری از کلمات تصادفی مبهم و بههمپیوستهاند که بعید است با واقعیت ارتباطی داشته باشند. این کلمات غیرواقعی و بیمنطق همان چرندیاتاند. آنها برای پنهان کردن یا تغییر واقعیت به کار نمیروند. بلکه به قول هری فرانکفورت، آنها بدون ارتباط با حقیقت خلقشدهاند.
فهرست مطالب کتاب
اسپایسر به شیوهای جذاب و هوشمندانه به مدیران کمک میکند، چرندیات هزینهبر را از سازمانشان حذف کنند و برتری رقابتی به وجود آورند. (فریک ورمولن، مدرسهی تجاری لندن)
آندره اسپایسر کارشناس مسائل سازمانی است و سالهای بسیاری پیرامون جنبههای مختلف سازمانها تحقیق کرده. او کتابها و مقالات زیادی درمورد رهبری، مدیریت یا کارکنان نوشته. در کتاب چرندیات مدیریتی او بر روی یکی از شیوههای مسموم اما پرطرفدار مدیریتی دست میگذارد: گفتههای زیبا و تهییجکننده اما بیمعنا و پوچ مدیران. اسپایسر این مکالمات را به یاوهگویی میداند و معتقد است اگرچه تا حدودی به مدیر اعتبار میدهند اما نهتنها مشکلی از سازمان را حل نمیکنند، بلکه باعث میشوند مجموعه از مسیر خود منحرف شود. به نظر او این مسأله میتواند خطرناک باشد و شفافیت روابط سازمانی را از بین ببرند. ضمن اینکه احتمال دارد باعث سرخوردگی و ناامیدی کارمندان هم بشود. از نظر اسپایسر این مزخرفات، دو وجه عمده دارند: از یکسو تهییجکننده هستند و از سوی دیگر مسمومکننده! کارکرد متناقض این ادبیات باعث شده تشخیص و مقابله با آنها دشوار باشد.