بهزاد بهزادپور فیلمنامهنویس، کارگردان، بازیگر و تدوینگر زادهی سال 1340 در تهران است. او فیلمنامهی «خداحافظ رفیق» را در سه اپیزود نوشت، دو اپیزود آن را خودش کارگردانی کرد و کارگردانی یک اپیزود دیگر را ابراهیم حاتمیکیا بر عهده داشت. او همچنین نویسندگی فیلمنامههای «طلسم شهر سنگی»، «فوق سری» و «آخرین خداحافظی» را در کارنامهی خود دارد. علاقهی بهزادپور بیشتر به نویسندگی در حوزهی دفاع مقدس است و در دورههای مختلف جشنوارهی فیلم فجر و جشنوارهی دفاع مقدس افتخارات بسیاری را از آن خود کرده.
او در بسیاری حوزهها و ژانرها قلم زده است که از آن جمله میتوان به فیلمنامههای «چشم خفاش»، «دیروز بارانی» و «پدر» اشاره کرد. مهدی شجاعی همچنین مجموعه داستانهای کوتاه و بلند «غیر قابل چاپ» و «سری که درد… میکند» را به چاپ رسانده است. پرتیراژترین کتاب ادبیات داستانی ایران و پرفروشترین اثر سید مهدی شجاعی کتاب «کشتی پهلوگرفته» در رثای حضرت فاطمه (س) نوشته شده است. کتابهای «دموکراسی یا دموقراضه» و «رزیتا خاتون» از کتابهای طنز او به شمار میروند.
73 روز داخلی دفتر مجله
بچهها بیش از آنکه ترسیده باشند، از این عملیات خوششان آمده. سیامک خود را در زیر جریان دوش مانند آب قرار داده و سرش را میشوید. رضا با دست آبها را جمع میکند و در گلدانها آب میریزد.
فرخ و گرشاسب، مات و مستأصل به این وضعیت نگاه میکنند.
سید مهدی شجاعی متولد سال 1339 در تهران است. این نویسنده و روزنامهنگار در سال 1356 در دانشکدهی سینما و تئاتر دانشگاه هنر در رشتهی کارگردانی تئاتر مشغول به تحصیل شد، اما پس از گذراندن حدوداً شش ترم، علاقهاش به نویسندگی، او را وادار به تغییر رشته به ادبیات نمایشی کرد. شجاعی لقب «پدر ادبیات آیینی» را بهعلت پرکاری در این حوزه از آن خود کرد.
مأمور از سر عجله اشتباهاً کلید فوارهی چرخان را میزند. فوارهی بالای ماشین شروع به چرخش و پاشیدن آب با فشار قوی میکند. همهی پلیسها و مردم خیس و عصبانی میشوند.
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B1%DB%8C-%D8%BA%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%B9%DB%8C/book/70701
سید مهدی شجاعی و بهزاد بهزادپور با استفاده از عنصر طنز، فضایی فانتزی را با روایتی نوجوانمحور در فیلمنامهی کلانتری غیرانتفاعی خلق میکنند. این کتاب داستان کمک مأموران این کلانتری انتزاعی به دانشآموزانی است که گرفتار گرونگیری شدهاند.
دربارهی کتاب کلانتری غیرانتفاعی
کتاب کلانتری غیرانتفاعی با تلفیق فضای ذهنی مهدی شجاعی و بهزاد بهزادپور، به خلق فیلمنامهای با محوریت نوجوانان و فضایی کمدی در بستری پلیسی و حادثهای منتج شده است. این کتاب توسط انتشارات نیستان منتشر شده.
کتاب کلانتری غیرانتفاعی برای چه کسانی مناسب است؟
مجید: (به فرخ) میخوان از طریق پنجره حمله کنن. مثل فیلم…
نریمان: اگه پاشون به اینجا برسه، تنتو سوراخ سوراخ میکنن.
غلام: لااقل یکی دو تا گلوله در کن که وجودتو نشون بدی.
فرخ در جو قرار گرفته یکی دو گلولهی هوایی به سمت پنجره شلیک میکند. پاهای پلیس بالا کشیده میشود.
سرهنگ: (عصبانی بر سر مأمور آبپاش فریاد میکشد) کی گفت تو آبو باز کنی؟ ببندش اون آب رو!
مأمور: (هول شده) بله قربان. چشم، ببخشید.
کتاب کلانتری غیرانتفاعی فیلمنامهای فانتزی به قلم سید مهدی شجاعی و بهزاد بهزادپور، روایتگر گروگانگیری در یک دفتر مجله است. یک کلانتریِ تازه افتتاحشده، برای کمک به نوجوانانی که برای بازدید به دفتر مجله رفتهاند، وارد عمل میشود. در این کلانتری غیرانتفاعی، همچنان که لباسها و نشانها هیچ شباهتی به لباسها و درجات متداول نیروی انتظامی ندارد، عناوین و القاب هم کاملاً ابداعی و منحصربهفرد است؛ چنانچه بهجای لقب سرهنگ از سردمدار استفاده میکنند. سلاحها نیز از آرپیجی و کلاش و ژسه تا زنجیر و مگسکش متغیرند.
72 روز خارجی خیابان
پلیسهای مستقر در خیابان، همه گلنگدن میکشند و موضع میگیرند و آمادهی شلیک میشوند. مأمور ماشین آبپاش، هول شده، آب فشار قوی را باز میکند و به سمت پنجره میگیرد. مأموری که هنوز در هوا معلق بوده، خیس و کلافه میشود.
فیلمنامههای «قلهی دنیا»، «تیر چراغ برق»، و «چشم خفاش» محصول مشترک بهزاد بهزادپور و سید مهدی شجاعی هستند.
در بخشی از کتاب کلانتری غیرانتفاعی میخوانیم
این کتاب به فیلمسازان حوزهی کودک و نوجوان و کارگردانان ژانر کمدی، فیلمنامهای آمادهی ساخت ارائه میدهد. همچنین دانشجویان و هنرجویان سینما با مطالعهی این کتاب با ساختار فیلمنامه آشنا خواهند شد.
با سید مهدی شجاعی و بهزاد بهزادپور بیشتر آشنا شویم
آثار اولیهی مهدی شجاعی در ابتدا در روزنامه و مجلات و سپس در قالب کتاب به چاپ رسیدند. او برای مدت کوتاهی سردبیری انتشارات برگ را بر عهده داشت و در این مدت حدود 300 کتاب از نویسندگان و پژوهشگران منتشر کرد. از دیگر سِمتهای سید مهدی شجاعی میتوان به سردبیری ماهنامهی صحیفیه، سردبیری مجلهی رشد جوان، عضویت در هیئتمدیرهی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و و مدیر مسئولی انتشارات نیستان اشاره کرد.
70 روز داخلی دفتر مجله
پاهای پلیس آویزان شده از پنجره پیداست. بچهها وحشتزده به پاها نگاه میکنند.
74 روز خارجی خیابان
سکانس ورود گروگانگیرها به ساختمان مجله با ریتم بالا و حوادث طنز در ابتدای فیلمنامه، جذابیت لازم را برای مخاطبان نوجوان و علاقهمندان به فیلم کمدی ایجاد میکند. فضا و آدمهای جدید و انتزاعی، داستان را از واقعگرایی دور و به تجربهی فضاهای فانتزی در قالب فیلمنامه کمک میکند. در ادامه شاهد موقعیتهایی هستیم که پلیسهای تازهوارد برای امدادرسانی رقم میزنند که ترکیب آن با کارهایی که بچهها در این موقعیت بهظاهر خطرناک انجام میدهند، یک هرجومرج تمامعیار رقم میزند.
71 روز – خارجی پشتبام مقابل
پلیسهای مستقر در پشتبام مقابل همه گلنگدن میکشند.
معرفی کتاب کلانتری غیرانتفاعی