… و اما ماجرای داستان! شاهزاده «علی یوسف» از اشراف یک حکومت خیالی در خاورمیانه است که وقتی میبیند حکومتش با بحران مواجه شده و دیر یا زود انقلابی که در راه است او را از قدرت برکنار خواهد کرد، تصمیم میگیرد تا جواهرات ارزشمندش را به بهترین دوست و خلبان خود، «باب راولینسون»، بسپارد تا آنها را از کشور خارج کند. آقای راولینسون برای پنهان کردن جواهرات، آنها را در دستهی راکت تنیس خواهرزادهاش، «جنیفر»، جاسازی میکند، غافل از اینکه شاهدی مرموز از بالکن همسایه این صحنه را دیده است. با آغاز ترم تابستان، جنیفر نیز مانند همهی همکلاسیهایش به مدرسهی میدوبانک میرود تا ترم تحصیلی جدیدی را آغاز کند، بدون اینکه کوچکترین اطلاعی درمورد جواهرات درون راکت تنیسش داشته باشد. البته اوضاع وقتی عجیبتر میشود که مسئولین مدرسه، شبهنگام با شنیدن صدای تیراندازی سراسیمه به سوی غرفهی ورزشی میروند و چیزی را میبینند که هرگز در مدرسهی خوشنام میدوبانک سابقه نداشت: یک جسد که به خانم «اسپرینگر»، معلم نهچندان محبوب ورزش این مدرسه تعلق دارد!
نام این نویسندهی انگلیسی بهسبب آثار محبوبش در کتاب رکوردهای گینس بهعنوان پرفروشترین نویسنده در تمامی ادوار ثبت شده. البته کسب جایزهی ادگار و دریافت جایزهی استاد اعظم از مجمع معمایینویسان آمریکا و فروش بیش از دو میلیارد نسخه از دیگر افتخارات آگاتا کریستی محسوب میشوند. جالب است بدانید که آثار وی تاکنون به صد زبان زندهی دنیا ترجمه شدهاند.
در سال 2010، مجموعهای تلویزیونی (Les Petits Meurtres d`Agatha Christie) در کشور فرانسه به نمایش درآمد که قسمت پنجم آن با اقتباس از کتاب گرگ در لباس میش تهیه شده بود.
در نکوداشت کتاب گرگ در لباس میش
کتاب گرگ در لباس میش برای چه کسانی مناسب است؟
در 28 سپتامبر 2008، اقتباسی از این رمان برای سریال پوآرو (Agatha Christie`s Poirot) صورت گرفت که با هنرنمایی سر دیوید کورتنی سوشی در نقش هرکول پوآرو تولید شده بود.
آنى شاپلند روز شلوغى داشت و تمام روز مشغول نگارش نامه براى والدین بود. خانم بالسترود به دانشآموزان نگفت که در مورد این ماجرا سکوت کنند. مىدانست که بىفایده است. دیر یا زود اخبار فجیعى به والدین مىرسد. پس ترجیح داد خودش گزارش معقول و جامعى براى هر یک از آنها بنویسد تا همزمان به دستشان برسد.
هرکول پوآرو، کارآگاه کارکشتهی بلژیکی، این بار قرار است در کتاب گرگ در لباس میش، از قتلهای مرموزی سر دربیاورد که در یکی از مشهورترین مدارس دخترانهی انگلستان رخ داده. آگاتا کریستی با هنرنماییهای خاص خود در تعلیق، شخصیتپردازی و گرهافکنی در کنار شما خواهد بود تا با کمک تحلیلهای روانشناختی پوآرو از شخصیتهای داستان، به اسرار این جنایت پی ببرید. مطالعهی این داستان جنایی و معمایی برای تمامی دوستداران این ژانر بسیار هیجانانگیز خواهد بود.
دربارهی کتاب گرگ در لباس میش
اواخر عصر آن روز با آقاى استون، رئیس پلیس، و سروان کلسى جلسه محرمانه داشت. پلیس هم کاملاً راضى بود که اخبار کمترى در مورد این ماجرا در مطبوعات درج شود. در این صورت آنها هم مىتوانستند آرام و بىسر و صدا به تحقیقاتشان ادامه بدهند.
پس از اینکه قتل معلم ورزش همه را در بهت فرومیبرد، قتل دیگری درست در همان محل رخ میدهد. این بار با کیسهی شنی! جنایتها همچنان ادامه پیدا میکنند و در این بین شاهدی وجود دارد که گوشهای از حقایق را متوجه شده و اطلاعاتی که در اختیار دارد میتواند در کشف راز قتلها به هرکول پوآرو کمک کند. باید ببینیم آیا قتل معلمها و مسئولان مدرسه ارتباطی با جواهرات شاهزاده علی یوسف دارد و با انگیزهی سیاسی صورت گرفتهاند یا نفع شخصی یک قاتل بیرحم پشتپردهی این ماجراها بوده است.
به تمامی هواداران داستانهای جنایی و معمایی، همچنین خوانندگانی که شیفتهی داستانهای کارآگاهی آگاتا کریستی هستند پیشنهاد میکنیم مطالعهی کتاب گرگ در لباس میش را دستکم یک بار تجربه کنند.
با آگاتا کریستی بیشتر آشنا شویم
معرفی کتاب گرگ در لباس میش
«قتل در خانهی کشیش»، «قتل در قطار سریعالسیر شرق» و «سیزده نفر سر میز شام» برخی از عناوین کتابهای کریستی هستند.
در بخشی از کتاب گرگ در لباس میش میخوانیم
پیشدرآمد، ترم تابستانى
انقلاب در رمات
زن روى بالکن
حضور آقاى رابینسون
بازگشت از سفر
نامههایى از مدرسه میدوبانک
روزهاى اول
اولین نشانهها
قتل
گرگ در لباس میش
ماجراى عجیب
جلسه
لامپ جدید
فاجعه
بىخوابى خانم چادویک
قتل دیگر
معماى استادیوم
غار علاءالدین
مشورت
ادامه مشورت
گفتوگو
جمعآورى سرنخها
حادثه در آناتولى
رویارویى نهایى
توضیحات پوآرو
میراث
اعلام
منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%DA%AF%D8%B1%DA%AF-%D8%AF%D8%B1-%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D9%85%DB%8C%D8%B4/book/77347
رئیس پلیس گفت: از اتفاقى که افتاده، خیلى متأسفم، خانم بالسترود. واقعا متأسفم. مىدانم که براى شما خیلى بد مىشود.
خانم بالسترود گفت: براى هیچ مدرسهاى خوب نیست که یک نفر در آن کشته شود. ولى غصه خوردن فایده ندارد. قطعا از این ماجرا به سلامت عبور مىکنیم. همان طور که قبلاً از ماجراهاى مشابه به سلامت عبور کردهایم. فقط امیدوارم این قضیه هرچه زودتر به نتیجه برسد.