داستان کتاب شرکت، درمورد میچ مک دییر، یعنی وکیل تازهکاری است که به تازگی موفق شده به استخدام یک شرکت معروف حقوقی دربیاید. او و همسرش فکر میکنند بهواسطهی این اتفاق، مسیر زندگیشان هموار شده است و دیگر مشکلی، لاأقل از نظر مالی، نخواهند داشت. شرکت به میچ یک ماشین اختصاصی داده است، بدهی او به دانشگاه را تسویه کرده و تسهیلات مناسبی را در اختیار او قرار داده؛ اما به قول برادر میچ، «هرچیزی، هزینهای دارد.»
تخت آپارتمان هنوز مرتب نشده و ملافههای ارزانقیمت آن، تا حدودی روی زمین کشیده شده بود. ظاهراً تمی زیاد اهل کار کردن در خانه نبود و کدبانوی خوبی به شمار نمیآمد. میچ نگاهی به تختخواب موقت آن خانه انداخت و به فکر ابی افتاد. فقط پنج شب پیش دقیقاً روی همین تخت درکنار همسرش غنوده بود… شکر خدا که ابی الان در هواپیما بود؛ تنهای تنها.
او در اتاق خواب، روی جعبۀ مقوایی دوربین فیلمبرداری «سونی» باز نشدهاش نشست و در برابر آن همه اوراق و مدارک به شگفتی و تحسین افتاد. در آن سوی اتاق، تمی تعدادی ستونهای کامل کاغذی درست کرده بود. او با زحمت و کوشش فراوان آن اسناد را به دو قسمت تقسیم کرده بود: اسناد مربوط به بانکهای کیمن و اسناد مربوط به شرکتهای کیمن. در بالای هریک از آن ستونها نیز یک دفتر یادداشت زردرنگ وجود داشت که اسم هر شرکت، صفحۀ هر سند، تاریخ جمعآوری آنها و خلاصه هر نوع اطلاعات لازم برای آنها که میچ بتواند به سهولت به کار اصلیش بپردازد، در آنها نوشته شده بود.
جان گریشام پس از فارغ شدن از تحصیلات حقوق، دفتری حقوقی باز کرد و زمان خود را به وکالت اختصاص داد؛ اما یک بار، پس از شنیدن شکایتها و داستان زندگی دختری در دادگاه، به فکرش رسید که گفتههای او را به رمان تبدیل کند. حاصل این الهام، اولین کتاب گریشام، با نام «زمانی برای کشتن» است. از آن پس، او بیشتر وقتش را به نگارش رمانهایی اختصاص داد که درونمایهی هیجانانگیز و معمایی داشتند و اتفاقاً با استقبال کمنظیری مواجه شدند. آثار گریشام، یکی پس از دیگری به کتابهای پرفروش بدل شدند و ترجمه از آنها به زبانهای مختلفی صورت گرفت. کتابهای او همچنین از طرف اهالی سینما مورد توجه واقع شدند و فیلم و سریالهای گوناگونی با اقتباس از آنها ساخته شد؛ به عنوان مثال کتابهای «پروندهی پلیکان»، «زمانی برای کشتن» و «مشتری» مورد اقتباس قرار گرفتند. از دیگر آثار او میتوان به کتابهای «مرد معصوم»، «وکیل خیابانی» و «اعتراف» اشاره کرد.
جوایز و افتخارات جان گریشام
- جایزهی یک عمر دستاورد گلکسی بریتانیا در سال 2007
- جایزهی لوح طلایی آکادمی دستاوردهای آمریکا در سال 1993
- جایزهی دستاورد خلاقانهی داستانی در کتابخانهی کنگره در سال 2009
- جایزهی افتتاحیهی هارپر لی برای داستان حقوقی «اعتراف» در سال 2011
- جایزهی افتتاحیهی هارپر لی برای داستان حقوقی «ردیف درختان افرا» در سال 2014
- قرار گرفتن هفت عنوان از کتابهای او در فهرست پرفروشترین رمانهای سال انتشار خود
- جایزهی نویسندهی برجستهی پگی وی هلمریچ (Peggy V. Helmerich) در سال 2005 ( این جایزه هر ساله توسط کتابخانهی تولسا تراست (Tulsa Trust) ارائه میشود)
در بخشی از کتاب شرکت میخوانیم
یادداشتهای تمی به قدری مرتب و روشن بود که حتی تارنس نیز میتوانست با کمک گرفتن از آنها به دنبال کردن متن پروندهها بپردازد. هیئت قضات دادگاه میتوانست با کمک این اسناد، جرم همه اعضای شرکت و دست اندرکاران آن را ثابت کند. به طورحتم دادستان عالی کشوری از خبرنگاران جراید درخواست میکرد از آن مدارک دیدن کنند و آنگاه هیئت منصفه به استناد آنها افراد سرشناس و پرنفوذی را در چنگال عدالت گرفتار میساخت.