حال بهتر است که با شخصیتهای کتاب قصههای جیگیلخان 1: بکشید کنار، من به دنیا آمدم، آشنا شوید. اول از همه خود جیگیلخان! او پسری است که دربارهی هر چیزی که میبیند و نمیبیند حرف میزند و همهی اتفاقات اطرافش را تعریف میکند. فقط هرازچندگاهی قورتقورت شیر میخورد و از شما میخواهد که به او نگاه نکنید! پس بهتر است به حرف او گوش دهید. بابای جیگیلخان از آنهایی است که از همان اول با شما مخالف است؛ اما بعد که با او حرف میزنید، به یک حرفگوشکن تمامعیار تبدیل میشود!
عباس قدیرمحسنی کتاب جیگیل خان 1: بکشید کنار، من به دنیا آمدم را از همان اولِ به دنیا آمدن جیگیلخان شروع میکند. وقتی هم جیگیلخان ششماهه میشود، کتاب را تمام میکند. محمدرضا دوستمحمدی، تصویرگر کتاب، با تصویرهایی از جیگیلخان و خانوادهاش، داستانها را برای شما جذابتر میکند. اگر به این کتاب علاقه داشتید، به انتشارات پرتقال خبر دهید تا به نویسنده بگوید جلدهای بعدی کتاب را ادامه دهد!
کتاب قصههای جیگیل خان 1: بکشید کنار، من به دنیا آمدم برای چه کسانی مناسب است؟
معرفی کتاب قصههای جیگیل خان 1: بکشید کنار، من به دنیا آمدم
کتاب قصههای جیگیل خان 1: بکشید کنار، من به دنیا آمدم، از آن کتابهایی است که بعد از خواندنش، دنیای کودکان را بهتر درک میکنید. عباس قدیرمحسنی، نویسندهی این کتاب، همهی اتفاقات را از دریچهی چشم یک نوزاد تعریف میکند. با همان زبان خاص نوزادان. جیگیلخان که عضو هفتم خانواده است، هر چیزی را که در اطرافش اتفاق بیفتد، برای شما تعریف میکند.
دربارهی کتاب قصههای جیگیل خان 1: بکشید کنار، من به دنیا آمدم
مامان عاشق یوگا (یا بهقول جیگیلخان غولا)، آرایشگاه و مهمانیهای زنانه است و به بچههایش بیشازحد توجه میکند. آبجی سمیه یک آبجی نمونه است که نه خسیس است، نه لجباز و نه به جیگیلخان حسادت میکند! آبجی جیگیلخان عاشق سینما و تئاتر و بازیگری و تلویزیون است. داداش جاویدِ همیشهکچل و همیشه بدبو فوتبال را دوست دارد و لاغیر! ننهجون و آقابزرگ هم که شخصیتهای دوستداشتنی کتاب جیگیلخان 1: بکشید کنار، من به دنیا آمدم، هستند. ننهجون همیشه در حال نفرین کردن و خنثی کردن نفرینهایش است و به نظر میرسد کار دیگری جز این ندارد! آقابزرگ هم از آن پیرمردهای پرهیبت و سبیلو و باجذبه است که کمتر میخندد؛ اما دوستداشتنی است. یک ویژگی مهم آقابزرگ این است که هر چیزی را پیشبینی کند، دقیقاً برعکس آن اتفاق میافتد!
در این ده روز یا دلدرد داشتم یا گریه میکردم یا میخوردم یا میخوابیدم یا جیش… البته یک پامغول هم زدم که بدجوری درد داشت. درد هااا. اما از همهی اینها بدتر، هنوز اسم نداشتم. در این ده روز، بهم میگفتند: «این»، «بچه»، «طفل»، «بیچاره» و… اما من اسم میخواستم. یک اسم درستوحسابی.
کتاب قصههای جیگیل خان 1: بکشید کنار، من به دنیا آمدم برای کودکان 7 تا 12 ساله مناسب است.
در بخشی از کتاب قصههای جیگیل خان 1: بکشید کنار، من به دنیا آمدم میخوانیم
قیمت نسخه الکترونیک