
بروزرسانی: 11 اردیبهشت 1404
معرفی و دانلود کتاب بی نشان | تهمینه کامران | موسسه فرهنگی آرمان رشد
مولوک بیمار شد و لحظه به لحظه حالش بدتر می شد. ریه هاش به شدت عفونت کرد. عفونت وارد خونش شده بود. روحیه ش رو بدجوری از دست داده بود. اون روزا دائم از بانک اخطار می اومد، ضامنشم خودم بودم. جریمه های وام زیاد شده بود. هرچی داشتیم و نداشتیم خرج خوش گذرونیا شده بود. یه قرون پس انداز نداشتیم. همه چیزمون از دست رفته بود.
میون رفت وآمدای مختلف عاشق پسری شدم که مولوک رو خاله صدا می زد. مولوک می گفت: «باهاش راحت باش، این پسر تو دنیا تکه.» وقتی حرف ازدواج رو پیش کشیدم، مولوک دخالت کرد و گفت: «این قدر خودت رو درگیر نکن. خوش باش. وقتی دو نفر همدیگه رو دوست دارن، یعنی ازدواج دائم. از زندگی ت لذت ببر.» با این حرفا گولم زد. روزی که دیدم بهنام داره موهای مولوک رو شونه می زنه، حالم از هرچی دوروبَرم بود بهم خورد. اما راه به جایی نداشتم. وسایلمون تو یکی از اتاقای مولوک روزبه روز خراب تر و فرسوده تر می شد. دیدنشون حالم رو دگرگون می کرد. وسایلی که هنوز قسطاش مونده بود، روی هم چیده شده بود و داشت از بین می رفت.
وقتی بهش گفتم، جواب داد: «همه چی درست می شه. بذار خوب بشم.» داشتیم زمان رو از دست می دادیم. بالاخره وصیت نامۀ جدیدی تنظیم کردیم و ازش امضا گرفتیم. تموم مدارکش هست. ببین خانوم. عمۀ شما هنوزم به ما بدهکاره.
فهرست مطالب کتاب
مطالعه ی کتاب بی نشان به افرادی که به داستان های عاشقانه ی ایرانی علاقه مند هستند، پیشنهاد می شود.
در بخشی از کتاب بی نشان می خوانیم
کتاب بی نشان نوشته ی تهمینه کامران در بیست و دو فصل به نگارش درآمده و توسط انتشارات آرمان رشد به چاپ رسیده است.
کتاب بی نشان برای چه کسانی مناسب است؟
شادی در کتاب بی نشان تألیف تهمینه کامران به تازگی از همسرش جدا شده و به خاطر تحت فشار قراردادن خانواده مبنی بر ازدواج دوباره تصمیم می گیرد از آن ها دور شود و به سفر برود. او سردرگم، تنها و خسته نامه ای برای خانواده می نویسد و بدون اینکه بداند قرار است کجا برود، راهی سفر می شود. در پایانه ی اتوبوس رانی ناگهان دوست دوران دبیرستانش، رؤیا را می بیند. شادی در لحظه تصمیم می گیرد با رؤیا و نوزاد او راهی اصفهان شود.
شادی در مسیر سفر داستان زندگی خود، ازدواج و طلاقش را برای رؤیا بازگو می کند. او به دوران دانشجویی اش باز می گردد و از دوستی خود با ثریا و دلبستگی اش به استاد جوان و تازه وارد دانشگاه به نام سیامک می گوید. سیامک فردی تحصیل کرده، امروزی، خوش پوش و متین است که او نیز به شادی علاقه مند می شود و در پایان ترم قرار خواستگاری می گذارد. شادی و سیامک با هم ازدواج می کنند، اما مرد رؤیاهای شادی آن گونه که او فکر می کرد، نبود. دیدار شادی و رؤیا در پایانه ی اتوبوس رانی آغاز ماجراهای تازه ای می شود.
قیمت نسخه الکترونیک