معرفی و دانلود کتاب در سیاره مخ های اسیر در خم: کتاب سوم مجموعه بیل قهرمان کهکشان | هری هریسون
انتشار: بهمن 10، 1403
بروزرسانی: 29 تیر 1404

معرفی و دانلود کتاب در سیاره مخ های اسیر در خم: کتاب سوم مجموعه بیل قهرمان کهکشان | هری هریسون


معرفی کتاب در سیاره مخ های اسیر در خم: کتاب سوم مجموعه بیل قهرمان کهکشان

هری هریسون و رابرت شکلی در کتاب در سیاره مخ های اسیر در خم، سنگ تمام می گذارند و هیجان داستان را به اوج خود می رسانند. بیل حالا حسابی به کار خود وارد شده و در سراسر کهکشان به عنوان قهرمان اسم و رسمی پیدا کرده. او در تازه ترین نبرد خود به سیاره ی تسوریس سفر می کند، جایی که قبلاً به آن پا نگذاشته. حتماً شما نیز مثل بیل شگفت زده می شود اگر بدانید که این سیاره از مغز های بدون بدن پر شده!

درباره ی کتاب در سیاره مخ های اسیر در خم

قسمت آخر از سه گانه ی علمی تخیلی هری هریسون (Harry Harrison) یعنی کتاب در سیاره ی مخ های اسیر در خم (On the Planet of Bottled Brains) به جریانات شگفت آوری ختم می شود. نکته ی جالب این است که در این قسمت، رابرت شکلی (Robert Sheckley) دیگر نویسنده ی ادبیات نوجوانان نیز همراهمان است تا رنگ وروی تازه ای به قصه ی بیل قهرمان ببخشد. حاصل این همکاری، ماجرایی ست که احتمالاً آن را به سختی زمین خواهید گذاشت.

بیل حالا به قهرمان نام آور کهکشان تبدیل شده. پسر روستایی دیروز، اکنون به مبارزی تنومند تبدیل شده که هر دشمنی از نام او می هراسد. البته می دانیم که خیلی نمی شود روی عقل و هوش بیل حساب کرد. او تازگی به یک مأموریت تازه اعزام شده و قرار است به زودی راهی سیاره ی تسوریس شود. اما این سیاره ، مرموز و اسرارآمیزتر از چیزی ست که سرجوخه بیل تصور می کند. این سیاره ی عجیب وغریب، مغزهای بسیاری در خود جای داده، مغز هایی که تشنه ی پیدا کردن یک بدن هستند. چه چیزی بهتر از این! بیل همان چیزی را دارد که افراد سیاره ی تسوریس مشتاق آن هستند، یک بدنِ بدون مغز!

با ورود بیل به سیاره ی تسوریس، اتفاقات داستان کتاب در سیاره ی مخ های اسیر در خم، از این هم خنده دار می شود. مغز های بدون بدن حالا به دنبال بیل هستند تا هرطور شدن بدن او را از آن خود کنند. اما بیل برای مأموریت دیگری اینجا آمده. او قرار است یک جنگ افزار مخفی و سری را پیدا کند و صحیح و سالم از سیاره بیرون بیاورد. البته به نظر می رسد که با وجود موجودات دیوانه ی این سیاره راه درازی در پیش دارد. آیا بیل می تواند از پس این مأموریت بربیاید؟ جواب این سوال را هری هریسون و رابرت شکلی، خالقان این ماجرای پرشوروحال می دانند.

معرفی و دانلود کتاب در سیاره مخ های اسیر در خم

داستان در سیاره ی مخ های اسیر در خم، در سال 1990 و در ادامه ی دو جلد قبلی این مجموعه یعنی «بیل قهرمان کهکشان» و «در سیاره ی بردگان روباتی» منتشر شد. جالب است بدانید که هری هریسون، نویسنده ی این کتاب نیز سال های زیادی از عمر خود را در ارتش سپری کرده و حسابی با عملیات های نظامی آشناست. او خوب می داند چگونه نبرد های واقعی را با حس وحال ماجراهای فانتزی ترکیب کند و چاشنی طنز نیز به آن بیفزاید؛ طوری که بعد از گذشت سال ها، اثر او هنوز هم از داستان های محبوب میان نسل قدیم و جدید داستان های فضایی ست. شما نیز می توانید این کتاب را که توسط پیمان اسماعیلیان ترجمه شده، با تلاش انتشارات کتابسرای تندیس مطالعه کنید.

کتاب در سیاره مخ های اسیر در خم برای چه کسانی مناسب است؟

این داستان پرکشش را به خوانندگان ماجراهای فضایی و پرحادثه و مجموعه داستان های علمی تخیلی پیشنهاد می کنیم. نوجوانان مخاطبان اصلی مجموعه ی پیش رو هستند.

در بخشی از کتاب در سیاره مخ های اسیر در خم: کتاب سوم مجموعه بیل قهرمان کهکشان می خوانیم

بیل گوشی را گذاشت. آن چه ایلیریا گفته بود، تشویش\u200aآور بود. این که جانش را مدیون ایلیریا بود عین واقعیت بود، با وجود این ایلیریا یک کم زیادی پرتوقع بود. به عنوان زنی که حتی در قالب و هیئت انسانی هم خودش را به بیل نشان نداده بود، خیلی چیزها را مسلم فرض می\u200aکرد. خودش که می\u200aگفت عاشق بیل است؛ یعنی راست نمی\u200aگفت؟ گروهبان\u200aهای آموزشی در پایگاه\u200aها همیشه درمورد خطرات عاشق یا معشوق شدن با یک بیگانه هشدار می\u200aداند. گروهبان ادلر پیر به خود بیل گفته بود: «هیچ\u200aوقت نمی\u200aتونی بفهمی جدی می\u200aگن یا نه. این بیگانه\u200aها آب زیر کاهن. بعد هم از کجا معلوم که درکشون از عشق با ما یکی باشه؟ من دست کم شش تا نژاد بیگانه رو می\u200aشناسم که عروس همون شب اول داماد رو می\u200aخوره. پس ممکنه وقتی به دام عشق یکیشون افتادی، چشم واکُنی و ببینی که صبحونه\u200aی خانم خانم\u200aها شده\u200aی. این عشق\u200aها آخر و عاقبت نداره.»

چوگاما هم در این اثنا داشت برای دوئو نعره می\u200aکشید که مشکل اصلی را در سامانه\u200aی تأمین انرژی سفینه پیدا کرده بود.

دوئو تندروار گفت: «آره، کارت درسته، کودن پشمالو. فقط اگه زودتر نتونی کاریش بکنی، باید غزل خداحافظی رو بخونیم.»

آخر سویینگلی\u200aها شلنگ را رسانده و سرگرم کشیدن یک چهارگوشه\u200aی دقیق دورادور فضاپیما شده بودند. هرجا را که رنگ می\u200aپاشیدند گازی سفید و درخشان پدیدار می\u200aشد و به\u200aسرعت تبدیل به سنگی هم وزن سنگِ\u200aپا می\u200aشد. دوئو می\u200aدید که سویینگلی\u200aها قصد داشتند سفینه را داخل این ماده اسیر کنند و دورادورش سازه بسازند. با وجودی که به نظر خنده\u200aدار می\u200aرسید کسی بخواهد با چنین سنگ سبکی راه را بر پیشران\u200aهای جت یک فضاپیما سد کند، معلوم بود که آن\u200aها فکری در سر داشتند. همه می\u200aدانستند که بیگانه\u200aها در کلک در آوردن از آستین\u200aهایشان چقدر ماهر و مزوّرند. البته آن\u200aهایی که لباس آستین\u200aدار می\u200aپوشیدند. یا کلاً دستی داشتند که آستین رویش را بپوشاند. نژادی هم مثل سویینگلی\u200aها که خیلی بدکینه و بی\u200aجنبه بودند، به طور قطع همان\u200aقدر که انتقام\u200aجو بودند مبتکر هم محسوب می\u200aشدند. سپس وقتی چوگاما یک دو شاخه\u200aی 234 ولتی رانشگر را به پریز آر. یو. اف. زد چند جرقه\u200aی الکتریکی از جا جست. آمپرهای روی صفحه\u200aی کنترل هم ارقام مناسبی را نشان دادند و پابرجا ایستادند. سفینه از جا بلند شد و هام دوئو و چوگاما همزمان فریاد شادمانی کشیدند.

مشخصات کتاب الکترونیک

قیمت نسخه الکترونیک



منبع: https://www.ketabrah.ir/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AF%D8%B1-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%85%D8%AE-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%AF%D8%B1-%D8%AE%D9%85/book/90899